همیشه گفته شده سفر چند هزار مایلی با یک قدم شروع می شود. اما برای اینترنت گام اول بیشتر شبیه یک لغزش بود.
در ساعت 9 شب 29 اکتبر 1969 مهندسین دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس و موسسه تحقیقاتی استنفورد که 400 مایل با یکدیگر فاصله داشتند آماده مبادله اطلاعات بین نودهایی (node) که آرپانت نام داشت شدند. آرپانت مخفف یک پروژه تحقیقاتی بود که کارفرمای آن "آرپا"، آژانس پروژه های تحقیقات پیشرفته وزارت دفاع آمریکا، بود. یک کارشناس کامپیوتر بنام چارلی کلاین تلاش می کرد از راه دور وارد "سیستم داده های علمی" واقع در موسسه تحقیقاتی استنفورد شود تا این شبکه نوپا را آزمایش کند. کلاین حرف ال را تایپ کرد و سپس تلفنی از همکارش بیل دووال که در استنفورد بود پرسید آیا حرف ال وارد سیستم شده است. پاسخ مثبت بود. کلاین سپس حرف او را تایپ کرد. پاسخ دووال باز هم مثبت بود. کلاین حرف جی را تایپ کرد. دووال تنها توانست بگوید سیستم قفل کرده است. آنها ساعت ده و نیم شب بار دیگر آن را به راه انداختند و همه چیز خوب پیش رفت. پس از این نخستین گام اشتباهی، این شبکه تقریبا دیگر هرگز گامی اشتباه برنداشت و بعدها هم تاریخ ساز شد.
تغییرات بزرگ
دکتر لری رابرتز دانشمند دانشگاه ام آی تی چهل سال پیش از واشنگتن ناظر این پروژه بود. مهندسینی که آرپانت را راه انداختند، در واقع طرح او را عملیاتی کردند. اما او به بی بی سی نیوز می گوید واکنش اولیه به آرپانت به هیچ وجه مثبت نبود. "آنها فکر می کردند که این ایده بسیار بدی است." باب تیلور رئیس بخش "تکنیک های پردازش اطلاعات" آرپا امیدوار بود با ساخت آرپانت وضعیتی سرسام آور که در آن هر موسسه ای که او با آنها کار می کرد خواستار قدرت کامپیوتری بیشتر بودند پایان یابد. او می گوید: "در آن زمان کامپیوترها اصلا با هم قابل تطبیق نبوده و انتقال اطلاعات دردسر زیادی داشت." این موسسات نخست با آرپانت مخالف بودند زیرا نمی خواستند کنترل منابع کامپیوتری خود را از دست بدهند. اما به گفته دکتر رابرتز آنها زود فهمیدند آرپانت توانایی کامپیوترهای آنها را به میزان قابل توجهی تقویت می کند. دکتر رابرتز می گوید "آنها سریع متوجه شدند که این سیستم نفع زیادی دارد." این سیستم هدف باب تایلور برای کاهش هزینه های مصرفی کامپیوترها را نیز محقق می کرد. در آن روزها خیلی پیش از آنکه مزایای شبکه اینترنت روشن شود، دکتر رابرتز و همکارانش احساس می کردند شبکه اینترنت آبستن اتفاقات خارق العاده ای است. او می گوید: "ما می دانستیم که اگر بتوانیم همه اطلاعاتی که جمع آوری می کردیم را به هم متصل کنیم تحقیق و توسعه و تجارت شکل و ماهیت دیگری پیدا خواهد کرد."
تقسیم اطلاعات
آرپانت در دهه 70 به اینترنت تبدیل شد اما تغییرات بیشتر ظاهری بود. تحول اساسی تکنولوژیک که اینترنت را به راه انداخت عصر یکی از روزهای اکتبر رخ داد. آرپانت هزینه زیادی داشت و بسیاری از آن استفاده نمی کردند. دکتر رابرتز می گوید: "چون ما شیوه بکارگیری بهینه از آن را نمی دانستیم هزینه زیادی برایمان داشت. ما می دانستیم باید به جای ایجاد یک کانال ارتباطی جدید، از سیستم های موجود استفاده کنیم." تحلیلهای دکتر رابرتز نشان داد که تنها یک پانزدهم از ظرفیت خط تلفن استفاده می شد. او نتیجه گرفت که بهتر است راهی برای استفاده از خطوط تلفن برای انتقال اطلاعات کامپیوتری پیدا شود. البته دکتر رابرتز تنها کسی نبود که این شبکه را براه انداخت. دانلد دیویس دانشمند بریتانیایی نیز در لابراتوار ملی ان پی ال از این تکنیک استفاده کرده بود. راجر اسکتنلبری یکی از همکاران دکتر دیویس می گوید: "ما متوجه شدیم اگر اطلاعات بطور تدریجی و در حجم های کوچک وارد شوند، سریع می توان آنها را طبقه بندی کرد. اما اگر پیام بزرگی در راه باشد، قبل از هر چیز باید صبر کرد تا به انتها برسد." دکتر دیویس و همکارانش به جای تئوری پردازی وارد عمل شدند. ما می خواستیم نشان دهیم که این سیستم قابل اجرا است. اما دانلد به سرعت متوجه شد برای آنکه تاثیر گذار باشد باید سیستم عملیاتی مناسبی داشته باشد. به این ترتیب ما شبکه ای ساختیم که در ابتدای 1970 وارد عمل شد." او به بی بی سی نیوز گفت: "اول که شبکه را در لابراتوار درست کردیم خود را به خطوط تلفن محدود نکردیم. ما خطوطی قوی درست کردیم و هر کدام یک و نیم مگابایت ظرفیت داشتیم که در آن موقع همه فکر می کردند دیوانه کننده است." آرپانت از آن دو نود به سرعت گسترش پیدا کرد و تا دسامبر 1969 به 4 نود رسید. در سال 1972 شد 37 نود و به تدریج شبکه ها به یکدیگر وصل شدند و اینترنت یعنی شبکه ای از شبکه ها خلق شد. اما دکتر رابرتز هنوز ماموریتش تمام نشده است. او اکنون مشغول طراحی پروژه ای برای چهل سال بعدی اینترنت است. این پروژه شامل امنیت، عدالت و سرعت بیشتر اینترنت و توانایی بکارگیری در امور حساسی همچون جراحی از راه دور است.