مجرمها همیشه آدمهای باهوشی بوده اند. آنها به همان اندازه که از هوششان در اعمال خلافکارانه استفاده میکنند، وقتی پایشان در جایی مثل زندان گیر میکند، سلولهای خاکستری مغزشان را بیشتر از قبل به کار میاندازند تا از آن چهار دیواری لعنتی فرار کنند. در این بین زندانیهایی هم بودهاند که زندانهای مهم و مخوف را طوری دو دره کرده اند که اسمشان در تاریخ نه به عنوان تبهکار بزرگ بلکه به عنوان افرادی که مهمترین فرارها را از زندانها داشته اند، در رفته است. آن چه این زیر میخوانید، ده فرار بزرگ آدمهای خلافکار از زندانهاست که در تاریخ ثبت شده اند.
1- تونلهایی چه بلند
مهم ترین فرار تاریخ از زندان را 76 سرباز در سال 1944 رقم زدند. این فرار به خاطر ریسک پذیری بالا و خطر بسیار زیاد در مقایسه با تمام فرارهایی که تا امروز از زندانها شده، در رتبه اول قرار گرفته است و هنوز هم به خاطر پیچیدگی اش خیلیها را متحیر میکند. ماجرا هم از این قرار بود که سال 1944، 76 نفر از زندانیهای حزب نازی در آلمان تصمیم به فرار از زندان «لوفت تری» که مخصوص زندانیهای نظامی آلمان بود میگیرند. نکته مهم ماجرا هم تلاش یکساله 600 زندانی این زندان برای آن 76 نفر بود که توانستند در این مدت سه تونل بزرگ زیرزمینی به اسامی تام، دیک و هری به عمق نه متر حفر کنند اما حاصل این زحمت یکساله چندان چشمگیر نبود چون هنگام فرار سه نفر از آن 76 نفر توانستند فرار کنند و مابقی زندانیها یا اعدام شدند یا دوباره زندانی. از ماجرای کلی این فرار، جان استرجر فیلمی با عنوان «فرار بزرگ» با بازی درخشان استیو مک کوین ساخت.
2- ترکیه، توهم؟!
پلیس و زندان بانان ترکیه به اعمال خشونت معروف هستند، برای همین هم طبیعی است که اگر یک زندانی با جرم سنگین در این کشور اسیر شود، به فکر فرار هم بیفتد و دومین فرار بزرگ تاریخ را رقم بزند. 24 اکتبر 1970 بیلی هایز که یک دانش آموز آمریکایی بود به جرم قاچاق یک کیلوگرم حشیش در مرز یونان توسط پلیس ترکیه دستگیر شد و او را به 30 سال حبس محکوم کردند. این دانش آموز قاچاقچی پنج سال از مدت محکومیتش را در زندان ساگ میلی چار سپری کرد اما مسئولان ترکیه بعد از مدتی او را به زندانی در آبهای مدیترانه منتقل کردند و آن جا بود که بیلی تصمیم جدی گرفت که اززندان فرار کند. راه فرار هم ساده بود، وقتی مسوولان زندان او را برای کار به لنگرگاه کشتیهای ماهیگیری میبردند، او در فرصتی مناسب داخل دریا میپرد، مسافتی را شنا میکند و از ساحل غربی جزیره یک قایق تفریحی میدزدد. بیلی یک روز بعد باهمین قایق خودش را به یونان رساند و بعد از آن کتابی نوشت با عنوان «اظهار نیمه شب» و در آن به اثبات بیگناهیاش پرداخت.
3- فرار از زندان پر پیچ و خم
هر چقدر که دو فرار قبلی بدون خون و خون ریزی بود، این فرار، خشن از آب در آمد. اصلا زندان Maze به خاطر درگیریهای شدیدش معروف شده است. این درگیریها در سال 1983 و دقیقا زمانی اتفاق افتاد که 35 سرباز ارتش جمهوری خواه ایرلند شمالی در زندان Maze که به زندان غیرقابل فرار در اروپا معروف شده بود، زندانی شدند. اما این سربازها از همان روزهای اول تصمیم گرفتند با کمک همان ارتش آزادی بخش IRA فرار کنند. این گروه برای فرار، اسلحههایی را که به داخل زندان آورده بودند، در اختیار سربازان ایرلندی گذاشتند و آنها هم برای فرار به نگهبانان زندان حمله کردند و موفق شدند از زندان فرار کنند و یک ماشین نظامی هم بدزدند اما همه آنها در دروازه اصلی شهر به تور نیروهای حکومتی خوردند که این رویارویی به درگیری خونینی انجامید و 20 نفر کشته و زخمیشدند. از مجموع 35 نفر هم 16 نفر دستگیر شده و مابقی فرار کردند.
4- فرار از آلکاتراز
وقتی کسی به سرش بزند که از شر زندان خلاص شود، حتما این کار را میکند و برایش آلکاتراز و اوین فرقی ندارد، برای همین سال 1962 فرانک موریس، کلارنس و جان انگلین که سوابق درخشانی در فرار از زندانهای مختلف داشتند، این بار سه تایی نشستند و نقشه فرار از آلکاتراز را کشیدند. آنها میخواستند کاری کنند که اسمشان در گینس ثبت شود و همین طور هم شد. این سه نفر که از هوش زیاد رنج میبردند، در زندان با وسایلی مثل دریل، موتور جارو برقی و میلههای فلزی مختلف، اجزای یک «کلک» دریایی را به صورت پیش ساخته آماده کردند. بعد با نقشه ای که در اختیار داشتند، فهمیدند که یکی از دودکشهای زندان به ساحل راه دارد. برای همین آنها یک شب با وسایل و تجهیزات از این دودکش عبور کردند و به ساحل خلیج رسیدند. بعد هم اجزای کلک را روی هم سوار کردند و شاد و خوشحال خودشان را به دریا زدند. تا صبح روز بعد هیچ کس، حتی هم سلولیهایشان هم از فرار این سه نفر با خبر نشدند، چون آنها قبل از فرار، با صابون، موی انسان و دستمال توالت آدمکهایی ساخته و روی تختهایشان گذاشته بودند اما آن ور آب اتفاق بدی داشت میافتاد، کلک دست ساز پیش ساخته استادان تاب موجهای دریای سانفرانسیسکو را نیاورد و موریس، کلارنس و جان انگلین هر سه در دریا غرق شدند و تا امروز هیچ کس نتوانسته است جنازه آنها را پیدا کند.
5- ماجراهای آقای دیتیر دنگلر
دیتیر دنگلر که خلبان نیروی هوایی آمریکا بوده اسیر میشود. بعد از این اتفاق دنگلر را به همراه تعدادی دیگر به جنگلی در شمال ویتنام میبرند اما بعد از مدتی دنگلر به همراه شش زندانی دیگر به انبار اسلحههای نگهبانان زندانی دسترسی پیدا میکنند و بعد از خلع سلاح سه زندان بان به جنگلهای ویتنام میروند. ولی این فرار برای آنها چندان دلچسب نبود چون هر هفت نفر 23 روز تمام در جنگل و گرمای شدید با حشرات و زالوهای خطرناک سر میکنند. البته در این بین گرسنگی زیاد باعث مرگ پنج نفر میشود، برای همین هم فقط دنگلر و یک نفر دیگر میتوانند با هلی کوپتر فرار کنند. نکته مهم فرار دنگلر هم این بود که او تنها سرباز آمریکایی درطول جنگ ویتنام نام گرفت که موفق به فرار از دست ویتنامیها شد.
6- فرار به سبک هلی کوپتری
ویژگی فرار پاسکال پایت در این است که او برخلاف همه از پشت بام زندان فرار کرد. دلیل فرار از پشت بام هم این بود که اکثر زندانهای کشورهای اروپایی یک حیاط تفریحی در پشت بام برای کارکنان دارند. پایت هم که به 30 سال زندان محکوم شده بود، وقتی از این ماجرا خبردار میشود در سال 2001 یک فرار جسورانه از زندان Luynes فرانسه ترتیب میدهد. در این فرار، او با یکی از دوستانش هماهنگ کرد که هلی کوپتری را بر پشت بام زندان بنشاند و ترتیب فرار او را بدهد. این اتفاق افتاد و او توانست برای اولین بار در تاریخ توسط یک هلی کوپتر از زندان فرار کند. البته پایت قبل از فرار به چهار نفر از دوستان خودش قول داده بود که آنها را هم نجات میدهد، برای همین دوسال بعد با یک هلی کوپتر دیگر به زندان Luynes برگشت اما دیگر موفق نشد فرار کند. او دستگیر شد و هفت سال دیگر به 30سال قبلی اش اضافه کردند و او به زندان Grasse در جنوب شرقی فرانسه تبعید شد اما پایت با این چیزها از رو نرفت و دوباره در سال 2007 با هلی کوپتر و این بار با کمک چهار نفر از دوستانش فرار کرد و دیگر هیچ کس اثری از او پیدا نکرد.
7-فرار از زندان لیبی
درسال 1864 یک گروه از سربازها که در این زندان اسیر بودند با رهبری کول توماس ای رزو جی همیلتن برای فرار از زندان لیبی تونلی زیر زمین کندند. آنها برای کندن این تونل خیلی سختی کشیدند چون اساسا لیبی از آن کشورهایی است که پر از حیوانات و حشرات موذی است. حتی این کشور را جهنم موشها هم مینامند. حالا حساب کنید که آنها در این وضعیت برای فرارشان تونل کندند. اما به هر صورت آنها بعد از 17 روز حفاری به یک انبار دخانیات رسیدند. در این فرار 109 نفر شرکت داشتند که از این تعداد 48 نفر بعد از فرار تسلیم شدند، دو نفر در رودخانه غرق شدند و 59 نفر هم فرار کردند.
8- یک داستان غیر قابل باور
فرار جیا کومو کاسانوا از زندان ماجرایی شبیه یک داستان ساختگی است اما این داستان واقعیت دارد و در سال 1753 اتفاق افتاده است. کاسانوا وقتی زندانی میشود ابتدا یک فلز به شکل میخ میدزدد و بعد با آن به همراه یک کشیش که هم سلولیاش بوده سوراخی در سقف سلولشان ایجاد میکنند و بعد از طریق این سوراخ، وارد اتاق دیگری از زندان شده از پنجره آن اتاق با استفاده از نردبان و طناب و شکستن قفل وارد راهروی اصلی زندان میشوند و فرار میکند. کاسانوا بعد از فرار از زندان طی یادداشتی ماجرای فرارش را شرح داد اما همه این را به عنوان یک چاخان بزرگ از یک آدم مجرم میدانستند تا این که بعد از مرگش این یادداشت به تایید مسوولان زندانی که او آن جا زندانی بود رسید.
9- کشیشها هم بله!
در ماجرای قبلی یک کشیش، همدست یک متهم برای فرار از زندان شد اما این جا دیگر خود کشیش دست به کار شده و فرار کرده است. جان جرارد – کشیش مسیحیای که به خاطر انجام ماموریتهای مذهبی در کلیساهای کاتولیک در زمان ملکه الیزابت تحت بازجویی و شکنجه بود- توسط دادگاه محکوم به مرگ شد و او را تا زمان فرا رسیدن اجرای حکم به زندان اصلی شهر لندن بردند. او که یک کشیش مذهبی و مبارز بود در طول زمانی که در زندان بود نامههایی به هوادارانش در بیرون از زندان با آب پرتقال مینوشت و میفرستاد و با همین نامهها بود که دوستانش برای فرار او از زندان تلاش کردند و بالاخره توانستند با طناب او را از دیوار زندان بالا بکشند. با این که در اثر کشیده شدن روی دیوار در این فرار به جرارد جراحات زیادی وارد شده بود اما توانست بعد از فرار با قایق به رم برود و تا آخر عمرش زندگی خوش و خرمی داشته باشد.
10- فرار مسلحانه
جان دیلینگر به قانون شکن افسانه ای معروف است. او رابطه خوبی با هوش نداشت و ترجیح میداد فرارهایش را با زور اسلحه انجام دهد. او یک بار در سال 1933 از زندان لیماس اوهایو فرار مسلحانه کرد اما بعد از مدتی دستگیر شد اما بار دوم در سال 1934 با نیروی زیادی از ارتش و پلیس درگیر شد و برای همیشه از زندان فرار کرد. مایکل مان امسال فیلم دشمن ملت را با بازی جانی دپ بر اساس زندگی او ساخت.
1- تونلهایی چه بلند
مهم ترین فرار تاریخ از زندان را 76 سرباز در سال 1944 رقم زدند. این فرار به خاطر ریسک پذیری بالا و خطر بسیار زیاد در مقایسه با تمام فرارهایی که تا امروز از زندانها شده، در رتبه اول قرار گرفته است و هنوز هم به خاطر پیچیدگی اش خیلیها را متحیر میکند. ماجرا هم از این قرار بود که سال 1944، 76 نفر از زندانیهای حزب نازی در آلمان تصمیم به فرار از زندان «لوفت تری» که مخصوص زندانیهای نظامی آلمان بود میگیرند. نکته مهم ماجرا هم تلاش یکساله 600 زندانی این زندان برای آن 76 نفر بود که توانستند در این مدت سه تونل بزرگ زیرزمینی به اسامی تام، دیک و هری به عمق نه متر حفر کنند اما حاصل این زحمت یکساله چندان چشمگیر نبود چون هنگام فرار سه نفر از آن 76 نفر توانستند فرار کنند و مابقی زندانیها یا اعدام شدند یا دوباره زندانی. از ماجرای کلی این فرار، جان استرجر فیلمی با عنوان «فرار بزرگ» با بازی درخشان استیو مک کوین ساخت.
2- ترکیه، توهم؟!
پلیس و زندان بانان ترکیه به اعمال خشونت معروف هستند، برای همین هم طبیعی است که اگر یک زندانی با جرم سنگین در این کشور اسیر شود، به فکر فرار هم بیفتد و دومین فرار بزرگ تاریخ را رقم بزند. 24 اکتبر 1970 بیلی هایز که یک دانش آموز آمریکایی بود به جرم قاچاق یک کیلوگرم حشیش در مرز یونان توسط پلیس ترکیه دستگیر شد و او را به 30 سال حبس محکوم کردند. این دانش آموز قاچاقچی پنج سال از مدت محکومیتش را در زندان ساگ میلی چار سپری کرد اما مسئولان ترکیه بعد از مدتی او را به زندانی در آبهای مدیترانه منتقل کردند و آن جا بود که بیلی تصمیم جدی گرفت که اززندان فرار کند. راه فرار هم ساده بود، وقتی مسوولان زندان او را برای کار به لنگرگاه کشتیهای ماهیگیری میبردند، او در فرصتی مناسب داخل دریا میپرد، مسافتی را شنا میکند و از ساحل غربی جزیره یک قایق تفریحی میدزدد. بیلی یک روز بعد باهمین قایق خودش را به یونان رساند و بعد از آن کتابی نوشت با عنوان «اظهار نیمه شب» و در آن به اثبات بیگناهیاش پرداخت.
3- فرار از زندان پر پیچ و خم
هر چقدر که دو فرار قبلی بدون خون و خون ریزی بود، این فرار، خشن از آب در آمد. اصلا زندان Maze به خاطر درگیریهای شدیدش معروف شده است. این درگیریها در سال 1983 و دقیقا زمانی اتفاق افتاد که 35 سرباز ارتش جمهوری خواه ایرلند شمالی در زندان Maze که به زندان غیرقابل فرار در اروپا معروف شده بود، زندانی شدند. اما این سربازها از همان روزهای اول تصمیم گرفتند با کمک همان ارتش آزادی بخش IRA فرار کنند. این گروه برای فرار، اسلحههایی را که به داخل زندان آورده بودند، در اختیار سربازان ایرلندی گذاشتند و آنها هم برای فرار به نگهبانان زندان حمله کردند و موفق شدند از زندان فرار کنند و یک ماشین نظامی هم بدزدند اما همه آنها در دروازه اصلی شهر به تور نیروهای حکومتی خوردند که این رویارویی به درگیری خونینی انجامید و 20 نفر کشته و زخمیشدند. از مجموع 35 نفر هم 16 نفر دستگیر شده و مابقی فرار کردند.
4- فرار از آلکاتراز
وقتی کسی به سرش بزند که از شر زندان خلاص شود، حتما این کار را میکند و برایش آلکاتراز و اوین فرقی ندارد، برای همین سال 1962 فرانک موریس، کلارنس و جان انگلین که سوابق درخشانی در فرار از زندانهای مختلف داشتند، این بار سه تایی نشستند و نقشه فرار از آلکاتراز را کشیدند. آنها میخواستند کاری کنند که اسمشان در گینس ثبت شود و همین طور هم شد. این سه نفر که از هوش زیاد رنج میبردند، در زندان با وسایلی مثل دریل، موتور جارو برقی و میلههای فلزی مختلف، اجزای یک «کلک» دریایی را به صورت پیش ساخته آماده کردند. بعد با نقشه ای که در اختیار داشتند، فهمیدند که یکی از دودکشهای زندان به ساحل راه دارد. برای همین آنها یک شب با وسایل و تجهیزات از این دودکش عبور کردند و به ساحل خلیج رسیدند. بعد هم اجزای کلک را روی هم سوار کردند و شاد و خوشحال خودشان را به دریا زدند. تا صبح روز بعد هیچ کس، حتی هم سلولیهایشان هم از فرار این سه نفر با خبر نشدند، چون آنها قبل از فرار، با صابون، موی انسان و دستمال توالت آدمکهایی ساخته و روی تختهایشان گذاشته بودند اما آن ور آب اتفاق بدی داشت میافتاد، کلک دست ساز پیش ساخته استادان تاب موجهای دریای سانفرانسیسکو را نیاورد و موریس، کلارنس و جان انگلین هر سه در دریا غرق شدند و تا امروز هیچ کس نتوانسته است جنازه آنها را پیدا کند.
5- ماجراهای آقای دیتیر دنگلر
دیتیر دنگلر که خلبان نیروی هوایی آمریکا بوده اسیر میشود. بعد از این اتفاق دنگلر را به همراه تعدادی دیگر به جنگلی در شمال ویتنام میبرند اما بعد از مدتی دنگلر به همراه شش زندانی دیگر به انبار اسلحههای نگهبانان زندانی دسترسی پیدا میکنند و بعد از خلع سلاح سه زندان بان به جنگلهای ویتنام میروند. ولی این فرار برای آنها چندان دلچسب نبود چون هر هفت نفر 23 روز تمام در جنگل و گرمای شدید با حشرات و زالوهای خطرناک سر میکنند. البته در این بین گرسنگی زیاد باعث مرگ پنج نفر میشود، برای همین هم فقط دنگلر و یک نفر دیگر میتوانند با هلی کوپتر فرار کنند. نکته مهم فرار دنگلر هم این بود که او تنها سرباز آمریکایی درطول جنگ ویتنام نام گرفت که موفق به فرار از دست ویتنامیها شد.
6- فرار به سبک هلی کوپتری
ویژگی فرار پاسکال پایت در این است که او برخلاف همه از پشت بام زندان فرار کرد. دلیل فرار از پشت بام هم این بود که اکثر زندانهای کشورهای اروپایی یک حیاط تفریحی در پشت بام برای کارکنان دارند. پایت هم که به 30 سال زندان محکوم شده بود، وقتی از این ماجرا خبردار میشود در سال 2001 یک فرار جسورانه از زندان Luynes فرانسه ترتیب میدهد. در این فرار، او با یکی از دوستانش هماهنگ کرد که هلی کوپتری را بر پشت بام زندان بنشاند و ترتیب فرار او را بدهد. این اتفاق افتاد و او توانست برای اولین بار در تاریخ توسط یک هلی کوپتر از زندان فرار کند. البته پایت قبل از فرار به چهار نفر از دوستان خودش قول داده بود که آنها را هم نجات میدهد، برای همین دوسال بعد با یک هلی کوپتر دیگر به زندان Luynes برگشت اما دیگر موفق نشد فرار کند. او دستگیر شد و هفت سال دیگر به 30سال قبلی اش اضافه کردند و او به زندان Grasse در جنوب شرقی فرانسه تبعید شد اما پایت با این چیزها از رو نرفت و دوباره در سال 2007 با هلی کوپتر و این بار با کمک چهار نفر از دوستانش فرار کرد و دیگر هیچ کس اثری از او پیدا نکرد.
7-فرار از زندان لیبی
درسال 1864 یک گروه از سربازها که در این زندان اسیر بودند با رهبری کول توماس ای رزو جی همیلتن برای فرار از زندان لیبی تونلی زیر زمین کندند. آنها برای کندن این تونل خیلی سختی کشیدند چون اساسا لیبی از آن کشورهایی است که پر از حیوانات و حشرات موذی است. حتی این کشور را جهنم موشها هم مینامند. حالا حساب کنید که آنها در این وضعیت برای فرارشان تونل کندند. اما به هر صورت آنها بعد از 17 روز حفاری به یک انبار دخانیات رسیدند. در این فرار 109 نفر شرکت داشتند که از این تعداد 48 نفر بعد از فرار تسلیم شدند، دو نفر در رودخانه غرق شدند و 59 نفر هم فرار کردند.
8- یک داستان غیر قابل باور
فرار جیا کومو کاسانوا از زندان ماجرایی شبیه یک داستان ساختگی است اما این داستان واقعیت دارد و در سال 1753 اتفاق افتاده است. کاسانوا وقتی زندانی میشود ابتدا یک فلز به شکل میخ میدزدد و بعد با آن به همراه یک کشیش که هم سلولیاش بوده سوراخی در سقف سلولشان ایجاد میکنند و بعد از طریق این سوراخ، وارد اتاق دیگری از زندان شده از پنجره آن اتاق با استفاده از نردبان و طناب و شکستن قفل وارد راهروی اصلی زندان میشوند و فرار میکند. کاسانوا بعد از فرار از زندان طی یادداشتی ماجرای فرارش را شرح داد اما همه این را به عنوان یک چاخان بزرگ از یک آدم مجرم میدانستند تا این که بعد از مرگش این یادداشت به تایید مسوولان زندانی که او آن جا زندانی بود رسید.
9- کشیشها هم بله!
در ماجرای قبلی یک کشیش، همدست یک متهم برای فرار از زندان شد اما این جا دیگر خود کشیش دست به کار شده و فرار کرده است. جان جرارد – کشیش مسیحیای که به خاطر انجام ماموریتهای مذهبی در کلیساهای کاتولیک در زمان ملکه الیزابت تحت بازجویی و شکنجه بود- توسط دادگاه محکوم به مرگ شد و او را تا زمان فرا رسیدن اجرای حکم به زندان اصلی شهر لندن بردند. او که یک کشیش مذهبی و مبارز بود در طول زمانی که در زندان بود نامههایی به هوادارانش در بیرون از زندان با آب پرتقال مینوشت و میفرستاد و با همین نامهها بود که دوستانش برای فرار او از زندان تلاش کردند و بالاخره توانستند با طناب او را از دیوار زندان بالا بکشند. با این که در اثر کشیده شدن روی دیوار در این فرار به جرارد جراحات زیادی وارد شده بود اما توانست بعد از فرار با قایق به رم برود و تا آخر عمرش زندگی خوش و خرمی داشته باشد.
10- فرار مسلحانه
جان دیلینگر به قانون شکن افسانه ای معروف است. او رابطه خوبی با هوش نداشت و ترجیح میداد فرارهایش را با زور اسلحه انجام دهد. او یک بار در سال 1933 از زندان لیماس اوهایو فرار مسلحانه کرد اما بعد از مدتی دستگیر شد اما بار دوم در سال 1934 با نیروی زیادی از ارتش و پلیس درگیر شد و برای همیشه از زندان فرار کرد. مایکل مان امسال فیلم دشمن ملت را با بازی جانی دپ بر اساس زندگی او ساخت.